حميرا محبعلي - گردشگري سلامت موضوعي است که اين روزها از اهميت بسياري برخوردار است و در کشورهايي که به توسعه گردشگري ميانديشند، اين شاخه از گردشگري نيز مانند ساير زمينهها در اين صنعت جايگاه ارزندهاي دارد.
گردشگري سلامت در واقع شاخهاي از گردشگري است که بر تامين سلامت گردشگران از طريق عرضه خدمات درماني به آنها استوار است. اما اين تعريف ساده در شکلي وسيعتر ميتواند شاخههايي ديگر از گردشگري را نيز در درون خود مستقر سازد؛ اشکالي که محتواي آن سلامت گردشگر را در پي دارد و توسعه آنها ميتواند بر سلامت جامعه نيز تاثير بگذارد.
چنانچه مفهوم سلامت را در ابعاد جسمي، روحي و اجتماعي يادآور شويم، شايد بتوان به واژه گردشگري سلامت مفهومي وسيعتر داد و برخي از شاخههاي گردشگري طبيعتمدار و حتي شاخههايي از گردشگري ورزشي را نيز در اين مقوله گنجاند؛ اما محدود شدن ظاهري اين شاخه از گردشگري به تامين سلامت گردشگران از طريق مراجعه به مراکز خدمات بهداشتي و درماني خاص فرصتي را فراهم کرده است تا آنها که به قصد دريافت اين خدمات از جايي به جاي ديگر سفر ميکنند نيز در زمره گردشگران قرار بگيرند.
به عبارتي، گردشگري سلامت با اين تعريف خاص نوعي استفاده از فرصت براي عرضه خدمات گردشگري است و البته برنامهريزي در اين خصوص نيز امکان خوبي را براي توسعه گردشگري فراهم ميکند.
گردشگري سلامت تنها عرضه خدمات درماني نيست بلکه عرضه خدمات درماني در کنار رعايت اصول زيربنايي گردشگري است. براي اين کار بايد در برنامهريزيهاي خود مراکز عرضه اين خدمات را به عنوان جاذبههاي اوليه در نظر بگيريم، اما در کنار آن به خلق جاذبههاي ثانويه نيز بپردازيم.
اصولا جاذبه اوليه جاذبهاي است که گردشگر به قصد بازديد از آن سفر ميکند، اما همان طور که در تعريف جاذبه نيز مستقر است جاذبه زماني جاذبه است که در کنار خود امکانات رفاهي مناسب را نيز داشته باشد. از طرفي، در گردشگري سلامت از آنجا که گردشگر براي درمان سفر کرده است، جاذبههاي ثانويه بايد بهگونهاي باشد که بتواند تمام فشارهاي مرتبط با اين موضوع را برطرف کند و به گردشگران اين امکان را بدهد تا بتوانند در کنار فعاليتهاي درماني خود، آرامش دوران سلامت را نيز تجربه و حس کنند.
براي اين منظور شايد اصوليتر آن باشد که گردشگري سلامت و ورود گردشگر به منطقهاي خاص در اختيار بخشهايي قرار بگيرد که به طور خاص متولي اين کار در کشور باشند.
وجود دفاتري خدماتي براي اين منظور ضمن تسهيل در رفت و آمد گردشگران، امکان برنامهريزيهاي لازم را در تعامل با سازمانهاي مرتبط با امور درماني فراهم ميسازد. مراکز پزشکي که به اين منظور مورد استفاده خدمات سلامت قرار ميگيرند نيز بايد دفاتري مستقر باشند تا در کنار فعاليتهاي خود امکانات گردشگري را براي گردشگر فراهم کنند و اين امر به عنوان بخشي از خدمات جانبي امر درمان به گردشگران عرضه شود.
حتي راهنمايان نيز بايد در اين خصوص آموزش ببينند تا ضمن تعريف مسيرهاي ويژه گردشگري متناسب با نياز گردشگر سلامت در زمان حضور بيمار در مراکز درماني نيز با توجه به سلايق و علايق او امکان انجام فعاليتهاي پزشکي مجاز را براي او فراهم کنند.
شايد در اين بخش و در دوران دريافت خدمات درماني نيز بتوان از طريق گردشگري مجازي گردشگر را با فضاهاي گردشگري آشنا کرد تا پس از دوره بهبود خود انگيزه سفرهاي واقعي را داشته باشد.
براي اين کار و ارائه فعاليتهاي اينچنين در حوزه گردشگري سلامت شايد بهتر باشد تعريف درستي از اين شاخه از گردشگري ارائه شود و امکانات و توانمنديهاي لازم در کنار آن سنجيده شده مورد برنامهريزي قرار بگيرد.
به طور حتم گردشگري که صرفا به قصد درمان سفر ميکند با گردشگري که خود طالب است تا در حين درمان خدمات گردشگري نيز به او عرضه شود تفاوتهايي دارد که اين تفاوتها در شکل برنامهريزي براي آنها تعريف ميشود.