فرهنگ و ميراث بر جاي مانده از يک ملت مقولهاي نيست که با شناختي خرده و سطحي بتوان به آن دست پيدا کرد.
اين شناخت نيازمند بررسي، مطالعه، فهم و درک روابط ميان بنيادها و پديدههاي مظاهر اجتماعي موجود در آن جامعه است.
با توجه به اينکه وجود پوشش يکي از خواستههاي فطري انسان است، از آغاز پيدايش، آدمي کوشيده تا پوشش مناسب خود را تهيه کند.
در اين ميان نوع پوشاک هر قوم و ملتي با توجه به شرايط فرهنگي آن منطقه تفاوت دارد.
کشور ما ايران، يکي از متنوع ترين مناطقي است که اقوام زيادي با فرهنگهاي مختلف را در خود جاي داده است.
استان چهارمحال و بختياري نيز از اين قاعده مستثني نيست با توجه به فرهنگي غني و پيشينهاي کهن، مسلماً عناصر فرهنگ نيز در اين استان داراي گذشتهاي قوي و غني هستند.
مراودات و ارتباطات با استانهاي همجوار نيز بر نوع پوشش اين استان تأثيرگذاري مستقيم گذاشته است.
حضور اقوام مختلف از جمله بختياريها (در دو شاخه هفت لنگ و چهارلنگ، که هر کدام از اين دو شاخه نيز داراي تنوع خاص پوشاک هستند)، قشقاييها (تنوع پوشش در ميان قشقاييها نيز به چشم ميخورد) ، ترک ها در تيرههاي مختلف، فارس زبانان مستقر در مناطق مختلف استان، و حتي ارامنه در شکل گيري اين نوع پوشش خاص نقش عمده دارد.
پوشاک زنان بختياري
از آنجايي که خوشبختانه هنوز پوشاک سنتي بختياري مورد استفاده است، شناخته ترين نوع پوشاک در استان را نيز شامل ميشود.
لچک، نيم کلاهي است که زنان بختياري به سر ميکنند و روي آن را مينا ميپوشند. دو بند نيز در طرفين آن آويزان کرده تا بوسيله آنها، لچک را زير گلو گره بزنند روي آن بوسيله منجوق، پولک، مليله و سنگهاي زينتي و جلوي آن گاهي به وسيله سکه تزئين ميشود.
مينا، پارچهاي مستطيلي شکل به عرض تقريبي 80 و طول 4 متر است که آن را روي لچک به سر ميکنند. دختران و زنان جوان از رنگهاي شاد و ميناهاي پولک و گلدوزيدوزي شده و زنان ميانسال و سالخورده از ميناهايي با رنگ تيره تر استفاده ميکنند. جنس مينا معمولا ظريف و نازک است.
دسمال، يا دستمال همان روسري است که اکثرا زنان سالخورده به جاي مينا از آن استفاده ميکنند. اين روسري در رنگهاي تيره تهيه ميشود و آن را با سنجاق زير گلو محکم ميکنند.
زنان سالخورده گاهي با تکه پارچهاي مشکي مستطيلي شکل پيشاني خود را ميبندند که به اين تکه پارچه پيش سري ميگويند.
تن پوش و پيراهن زنان بختياري را جوه تشيکل ميدهد. اندازه جوه تا زير زانو است و بنا به مقتضيات سن از رنگهاي تيره و روشن استفاده ميکنند.
دامن چين دار يکي از اصيلترين تنپوشهاي بختياري را تشکيل ميدهد که براي دوخت آن از 8 تا 12متر پارچه استفاده ميشود.
جليقه يا جلقزه، پوششي است که زنان بختياري بر روي پيراهن خود ميپوشند. در گذشته جليقهاي که سالخوردگان استفاده ميکردند اغلب ساده و رنگ آن بيشتر مشکي بود. دختران و زنان جوان از جليقههايي استفاده ميکردند که دو طرف آن با انواع وسايل زينتي پوشاک مانند پولک، منجوق و سکه تزئين شده بود.
يل تن پوششي است که در گذشته زنان متمکن ميپوشيدند. اين زنان به جاي استفاده از جوه از يل استفاده ميکردند. يل حالت کت داشت و اندازه آن نيز از کمر به پايين تر ميرسيد. براي زيباتر شدن آن از چند چين قسمت جلوي آن بهره ميگرفتند.
پوشاک مردان بختياري
سرپوش مردان بختياري کلاهي نمدي است که از کرک بز تهيه ميشده است. اين کلاه به رنگهاي مشکي، قهوهاي تيره و روشن و سفيد شيري رنگ تهيه ميشود. امروزه براي تهيه کلاه از پشم مرغوب مرينوس استفاده ميکنند.
مردان، پيراهن مردانه که جلوي آن باز و دکمه دار است به تن ميکنند.
مهمترين تن پوش مردان بختياري را چوقا تشکيل ميدهد. چوقا بالاپوشى راسته و بىآستين است که قد آن تا سر زانو مىرسد و سرتاسر جلوي آن باز است.
ماده اوليه چوقا پشم است و به دو رنگ سياه و سفيد، روي دارهاي افقي مخصوص و توسط زنان بختياري تهيه ميشود. ترکيب رنگهاي ديگر چوقا کرم سرمهاي و يا کرم قهوهاي است. آستين کوتاه چوقا بيشتر حالت نمايشي دارد و به عنوان جيب نيز ميتوان از آن استفاده کرد. چوقا خاصيت ضد باران دارد، گرما را در زمستان نگه داشته و در تابستان رطوبت و خنکي را حفظ ميکند. معروفترين نوع آن «چوقا ليواسي» است.
براي بافت چوقا از دار خوابيده استفاده ميکنند و تکنيک بافت آن نيز مانند تکنيک گليم بافي است با اين تفاوت که خيلي ريز بافتتر است و تار و پود نازک دارد. طول پارچه مخصوص چوقا 5/2 الي 5/3 متر و عرض آن ۵۰ الي ۷۰ سانتيمتر است و با تاري از جنس پنبه (گاه پشم) و پود پشمي بافته ميشود. قطعات را پس از بافتن به اندازه لازم ميبرند و کنار هم ميدوزند. پشم به کار رفته بايد کيفيت بالايي داشته باشد.
شال معمولا از جنس نرم و رنگ سفيد تهيه ميشود، دو طرف شال نسبت به ميان آن، باريکتر است تا براي گره زدن آسانتر باشد. براي تهيه شال از 5 تا 6 متر پارچه استفاده ميشود. شال را گاهي روي چوقا و گاهي هم روي پيراهن ميبندند.
گيوه پاپوشي است که در گذشته به پا ميکردند. گيوه با آب و هواي اين اقليم و به طور کلي عشايري متناسب است.
زيور آلات بختياري
بختياريها به گردنبند ناونده ميگويند. ناونده از عقيق، دلربا، پنجه پلنگ، ناخن عقاب و مهره چشم و انواع مهرههاي ديگر تشکيل شده است.
به النگو «دستينه» گفته ميشود و در قديم بيشتر از النگوهاي نقره استفاده ميکردند.
سيزن بن يا بند سيزن، ريسماني بلند از مهرهاي رنگي قديمي است که زنان بعد از پوشيدن لچک و مينا با سنجاق به دو طرف سر وصل کرده و آن را پشت سر خود مياندازند.
پس سري را بعد از به سر کردن مينا به پشت مينا آويزان ميکردند.
بازي بن وسيله تزئيني يا بازوبند است که در گذشته زنان جوان، دختران و بخصوص عروسها به بازو ميبستند. بازوبند را گاهي از شيردنگ (نوارهاي دستباف با آويزهاي منگوله دار رنگي) و انواع مهرهها و يا کرک شتر تهيه ميکردند.
سر اراق را به دو طرف لچک وصل ميکردند به گونهاي که نيمه صورت را در برگيرد.
پيرچکه وسيلهاي بود که در گذشته به دور مچ پا ميبستند. پيرچکه نيز از نقره تهيه ميشد. بعد از بستن آن به پا، زنجيري کوتاه از گوشه آن آويزان ميشد. به پيرچکه پاچکه نيز ميگويند.
بنونو وسيلهاي زينتي بود که پس از سر کردن لچک و مينا، به زير گلو آويزان ميکردند. بنونو نيز از سکههاي نقره تشکيل شده بود.