مهدي معمارزاده - آزادي با مسميترين نامي است كه ميتوانست بر بناي باشكوه برج آزادی نهاده شود. حركت صعودي پايههاي ستبر با خطوط فيروزهاي تعبيه شده روي آن كه زمين و آسمان را به هم در ميآميزد، خمش ملايم اين پايهها و رسيدن آن به سمت راس برج كه در انتها حالت عمودي به خود ميگيرد و پرسپكتيو حاصل از اين خمش كه به خطوط فيروزهاي سرعت ميبخشد و حركت به سمت بالا را به بيننده، القا مينمايد، گويي برج همچون پرندهاي سپيد قصد رهايي از زمين و به اوج پر كشيدن دارد كه اشاره ايست به صلح طلبي ملت ايران، تاكيد بر صلابت و استواري سازه برج با استفاده از مصالح سنگي و گشايش ميانه آن به سوي شرق و غرب كه نشان از فراخي سينه ايرانيان در پذيرايي از هر وارد شوندهاي از شرق و غرب جهان به پايتخت كشور را دارد، جملگي دليل بر تناسب نام آزادي با اين برج است و بار معنوي اين نام ارزش افزودهاي است بر ارزشهاي هنري و فني اين بنا، با عنايت به رويكرد اخير مسئولان به صنعت توريسم و جايگاه ويژهاي كه از سوي دولت به آن اختصاص يافته است همچنين وظايفي كه بر دوش سازمان ميراث فرهنگي و گرشگري نهاده شده است، ضروري است كه توجه خاصي به وضعيت اين اثر ملي صورت گيرد و غبار فراموشي ساليان متمادي از چهره اين بنا زدوده شود. امكانات منحصر به فردي كه در طراحي اين بنا لحاظ شده است، زمينه مناسبي را جهت جذب گردشگران داخلي و خارجي فراهم مينمايد.
ساختمان برج ميلاد به ما آموخته است كه بر پا نمودن چنين بناهايي چه حجم بالايي از تلاش و سرمايه را ميطلبد تا به مرحله بهره برداري برسند.
سازندگان تخت جمشيد و مسجد امام اصفهان و كاخ مرمر تهران زحمت كشان و هنرمنداني از اين مرز و بوم بودهاند و برج آزادي را نيز چنين اشخاصي بر پا نمودهاند بلند پروازي فرد با هر اسم و رسمي نميتوانست و نميتواند چنين بناهايي را خلق كند پس بياييد پيش از اين به برج آزادي جفا روا نداريم اين بنا يكي از شاهكارهاي هنر معماري در كشور ما بلكه در جهان است فقط توجه سريع به آن است كه ميتواند ارزشهاي نهفته در اين بنا را به جهانيان معرفي نمايد.
ترمينال مسافربري و فضاي كنوني اطراف برج شايسته چنين بنايي نيست و بايد در اولين فرصت به فكر ساماندهي باشيم. اگر عبور منوريل از كنار اين برج بحث اخير مديران شهري بود جابجايي ترمينال غرب نيز بايد در برنامه مسئولان شهرداري قرار گيرد تا به جاي آن با ايجاد پارك و فضاي سبز و ايجاد امكانات ورزشي، تفريحي، فضاي مكملي براي برج آزادي بوجود آيد و با جابجايي مسافركشهاي اطراف برج، امكان حركت راحت پياده در اطراف ميدان فراهم گردد. تهران براي هويت يابي به چنين توجهاتي نياز دارد. باور داشته باشيم كه پايتخت كشور ما با اين سنبل به جهانيان معرفي شده است همچنانكه پاريس با برج ايفل.
در حالي كه در اخبار ميشنويم در طبقه اول برج ايفل امكان اسكيت روي يخ فراهم آمده است و شهرداري پاريس براي كسب درآمد هر چه بيشتر از اين برج دست به هر اقدامي كه توجه توريست را جذب نمايد ميزند ،چرا بايد امكانات بالقوه برج آزادي به فراموشي سپرده و كمترين توجهي به آن نشود و با هزاران افسوس ما شاهد آن باشيم كه برج آزادي در دود و دم خودروهاي مسافر كش و سر و صداي ناهنجار ماشينها و به نازلترين شكل ممكن از جايگاه خود دور افتاده و چشم به راه توجه مسئولان نشسته است. به حال خود رها كردن برج هزينههاي تعميرات آن را چند برابر خواهد ساخت.
يكي از كاربريهاي اوليه برج، اختصاص بخشي از فضاي موجود به موزه است كه نشان از عملكرد فرهنگي آن دارد. در بخشي ديگر امكانات نمايش ميسر خواهد بود و ميتوان با فعال كردن اين بخش خاطرات روزهايي را به نمايش در آورد كه ملت ايران در راه آزادي و استقلال خود فداكاريهايي را براي آيندگان به يادگار گذاشته است.
در جهان، سنبلهاي متفاوتي كه مفهوم آزادي را بيان ميكنند وجود دارد .مجسمه آزادي آمريكا كه هديهاي از سوي دولت و ملت فرانسه به اين كشور است، يكي از اين سنبلهاست. برج آزادي تهران نيز ميتواند جايگاه خود را در جهان باز يابد.
وقت آن رسيده است كه برج آزادي را در يابيم به مرمت و احيا آهن همت گماريم .بيش از اين تعلل جايز نيست و مسئوليت آن به عهده مديران شهري و به ويژه سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري است تا با احياي اين بنا، مكان مناسبي براي ساعات فراغت شهروندان و ميهمانان داخلي و خارجي فراهم آورند.